در ابتدا به نظر می رسد إسم» به معنای عنوانی لفظی است که اشاره به شیئی دارد و شامل نام، لقب و کنیه می شود. اما برخی استعمالات إسم» در متون دینی با معنای ذکر شده (الفاظ وضع شده برای اشاره به شیء) سازگاری ندارد. مانند :
و بأسمائک التى ملأت أرکان کل شى ء» (دعای کمیل). روشن است که نام خداوند -تبارک و تعالی- ارکان اشیاء را پر نکرده است و مراد از اسم» در این عبارت امور و حقایق تکوینی عینی نیست -نه وجود لفظی-.
أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ الَّذِی تُمْسِكُ بِهِ السَّمَاوَاتِ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِك». اسمی که آسمانها را نگه داشته است، نام و الفاظ وضع شده برای ذات باری تعالی که توسط ما تلفظ می شود، نیست، بلکه اسمی است غیر لفظی، موجودی است حقیقی و واقعیتی است با اثرگذاری خارجی.
امثال این تعابیر در متون دینی بسیار است.
در حقیقت اسم» به معنای عامّ ما_یعرف_به_ذات_الشیء» یا عَلَامَةٌ للشَّیْءِ یُعْرَفُ به» است -چه الفاظ موضوع باشد و چه حقائق خارجی که ذات با آنها شناخته می شود و علامت آن به حساب می آیند-. (ر.ک. مفردات راغب و المحیط فی اللغه)
پس اسم الله» به معنای علامتی که ذات خداوند -تبارک و تعالی- با آن نمایان شود، به اسم_لفظی» و اسم_عینی» تقسیم می شود.
معنای ,ذات ,تعالی ,اسم ,الفاظ ,لفظی ,به معنای ,می شود ,شده برای ,اشاره به ,وضع شده
درباره این سایت