تزکیه، تهذیب نفس و کمال انسانبه قرب به خداوند -تبارک و تعالی- است. مراد از قرب، قرب معنوی و وجودی است در مقابل قربمادی. قرب مادی شامل قرب زمانی و قرب مکانی است. وقتی گفته می شود دو نفر دارایقرب معنوی و وجودی هستند که کمالات و صفات اخلاقی و رفتاری آنها به یکدیگر شبیهباشد.
قرب به خداوند -تبارک و تعالی- نیز بهمعنای شبیه تر بودن کمالی و صفاتی به ذات باری تعالی است. خداوندی که کمال مطلق،هیچ نقص و عیبی در او راه ندارد، بلکه هر چه خوبی و کمال است، از او و برای اوست.انسان نیز هر چه کاملتر، هر چه دارای صفات کمالی بیشتر و معایب کمتر، به خداوندنزدیکتر خواهد بود. به همین دلیل وجودات مقدس معصومین -علیهم الصلاه و السلام- نزدیکترین افراد به ذات باری تعالی هستند و ما برای قرببیشتر به خداوند -تبارک و تعالی- باید خود را متصف به کمالات اخلاقی و رفتاری کنیم و ازرذائل اخلاقی و رفتاری به دور باشیم. علم، حکمت، حلم، صبر، گذشت و . را در خودتقویت کنیم و از گناه، خشم بی جا، عجب، حسد، غرور و . فرار کنیم.
وجود مقدس امام صادق -علیهالصلاه و السلام- از عزیزترین مخلوق هستی حضرت خاتم الانبیاء و المرسلین -صلی اللهعلیه و آله و سلم- از خداوند -عز و جل- نقل کرده است که :
مَا تَقَرَّبَ إِلَیَ عَبْدٌ بِشَیْءٍأَحَبَّ إِلَیَّ مِمَّا افْتَرَضْتُ عَلَیْهِ وَ إِنَّهُ لَیَتَقَرَّبُ إِلَیَّبِالنَّافِلَةِ حَتَّى أُحِبَّهُ فَإِذَا أَحْبَبْتُهُ كُنْتُ سَمْعَهُ الَّذِییَسْمَعُ بِهِ وَ بَصَرَهُ الَّذِی یُبْصِرُ بِهِ وَ لِسَانَهُ الَّذِی یَنْطِقُبِهِ وَ یَدَهُ الَّتِی یَبْطِشُ بِهَا إِنْ دَعَانِی أَجَبْتُهُ وَ إِنْسَأَلَنِی أَعْطَیْتُهُ. (ترجمه : بنده ای به چیزی به من تقرب نجست که برای من ازآنچه بر او واجب کردم، محبوبتر باشد و او با مستحبی ها به من تقرب می جوید تا اورا دوست بدارم، پس اگر او را دوست بدارم، گوش او خواهم بود که با آن می شنود و چشماو خواهم بود که با آن می بیند و زبان او خواهم بود که با آن سخن می گوید و دست اوخواهم بود که با آن غلبه می کند. اگر من را بخواند، اجابت می کنم و اگر درخواستیاز من داشته باشد، به او عطا خواهم کرد. / اصول کافی / ج2 / ص352 / ح7).
خداوند -تبارک و تعالی- راه قربکمالی و وجودی به ذات اقدس خود را در التزام به احکام شریعت بیان می کند که اینارزش و فلسفه احکام شریعت را افاده می کند و تأثیر عمیق این التزام به آنها برایرشد کمالی و صفاتی انسان را به خوبی نشان می دهد.
زمانى كه ولیدبن عبدالملك خلیفهشد، چون خیلى اهل جمع كردن ثروت و جواهرات و اشیاء قیمتى بود، مردم كوچه و بازار وقتى به همدیگر می رسیدند،مكالماتشان از این قبیل بود:آقا! فلان لباس را آوردند، شما خریدید؟آقا! فلان نگین را فلان كس آورده، شما خریدید؟ یعنى مردم همه اش راجع به خرید وفروش وسایل و اشیاء زینتى و امثال اینها حرف می زدند!
بعداز ولید، سلیمان بن عبدالملك خلیفه شد. او اهل ساختمان سازى بود. و به كاخ سازى و ساختمان سازى خیلى عشق میورزید. مورخ می گوید مردم حتّى وقتى براى نماز به مسجد می آمدند، یكى می گفت: آقا!شما كار ساختمانىِ منزلتان را تمام كردید؟ دیگرى می گفت: آقا! شما فلان خانه یازمین را خریدید؟ دیگرى می گفت: آقا! شما آن دو اتاق را اضافه كردید؟ حرفهایشان همهاز این قبیل بود!
بعداز این دو نفر، عمربن عبدالعزیز آمد. او اهل عبادت بود. مورخ می گوید مردمِ كوچه و بازار وقتى به هممی رسیدند، یكى می گفت: آقا! راستى شما دیروز دعاى ماه رجب را خواندید؟ دیگرى میگفت: آن دو ركعت نماز را خواندید؟!
✍بخشی ازبیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با مسؤولان نظام 84/6/8
شخصیت افراد با سهفاکتور بینش ها (علم و آگاهی)، گرایش ها (حبّ و بغض) و رفتارهای او شناخته می شود.
اگر شخصیت خودمان رابخواهیم بشناسیم، تغییر بدهیم و اصلاح کنیم، باید این سه فاکتور را مدنظر قراربدهیم و توجه داشته باشیم که این فاکتورها هر کدام بر دیگری اثرگذار است، بینش برگرایش و رفتار اثرگذار است، همانطور که آن دو بر بینش اثر می گذارند. گرایش و رفتارنیز بر یکدیگر اثر دارند.
علم به مقام اهل بیت-علیهم الصلاه و السلام- سبب علاقه و گرایش به ایشان ع می شود و هر چه این معرفتبیشتر باشد، حبّ و عشق بیشتر خواهد خواهد بود.
علم به حقانیت و صفاتالهی یا نعمت های الهی سبب تقویت محبت خداوند - تبارک و تعالی - در دل انسان میشود. کمی عشق به خدا به خاطر کم اطلاعی از این ذات مقدس است.
علم به ارزش عبادت واین که عبادت سبب خوشبختی انسان می شود، سبب علاقه به عبادت می شود. احساس خستگیاز عبادت به علت باور نکردن ارزش آن است.
علم به این که نمازجماعت در مسجد یا نماز شب چه برکاتی دارد، سبب تلاش جهت اقامه نماز جماعت و نمازشب می شود.
علم به آخرت و ثواب وعقاب اعمال، در رفتار ما بسیار نقش دارد.
نتیجه : اهمیت بینش وعلم آموزی در اسلام. (پیامبر اکرم -ص- : طلب العلم فریضة علی کل مسلم / طلب علم برهر مسلمانی واجب است).
مخالفین مذهب حق تشیعبه علت حبّ و تعصب به فرقه یا دین خود، براهین اقامه شده در اثبات حقانیت تشیع رانمی پذیرد و استدلالهای ضعیف هم مسلکهای خود را قبول می کند. همچنین تعصب های بیجا به قوم، قبیله، شهر و . تاثیر مستقیم بر بینش انسان دارد. از حضرت رسول -ص-نقل شده است : حبک للشیء یعمی و یصم» (علاقه تو به چیزی موجب کوری و کری تو میشود. الفقیه،ج4،ص380).
علاقه به دیدن فیلمیا دیدن فوتبال موجب گذران وقت در مقابل تلویزیون می شود، حتی اگر از نظر منطقیتوجیه معقول پسندی برای این رفتار نداشته باشد.
میل به جلب رضایتالهی سبب روزه گرفتن می شود.
علاقه به اهل بیت-علیهم الصلاه و السلام- سبب شرکت در مجالس مدح و مرثیه و روضه می شود.
بسیاری از افعالی کهانجام می دهیم بر اساس گرایش های غلط است. علاقه های ناصحیح سبب آن رفتارها میشود.
ارزش و جایگاه والایمحبت اهل بیت -علیهم الصلاه و السلام- نیز در همین راستا قابل تفسیر و تبئین است.
عبادت سبب قوی شدناعتقاد و ایمان انسان می شود. عرفاء می گویند برای رسیدن به درجات بالای علمی بهخداوند - تبارک و تعالی - مبارزه با هوای نفس و ریاضت لازم است که البته همانانجام واجبات و ترک محرمات و سپس انجام مستحبات و ترک مکروهات است. تا انسان اینریاضتهای رفتاری را تحمل نکند، مراتب بالای معرفت به خداوند -تبارک و تعالی- و علمبه لذت عبودیت برای او حاصل نخواهد شد.
از سوی دیگر گاهیگناه بسیار، منجر به انحراف فکری و الحاد می شود.
عبادت با خشوع وخضوع، محبت خداوند را در دل انسان افزایش می دهد. گناه کردن، میل به دنیا ودنیاطلبی را افزایش می دهد.
برای اصلاح شخصیت خودبه برنامه ای برای بینش ها، گرایش ها و رفتارهای خود نیازمندیم. برنامه ای کهعلمهای با ارزش را برای ما تحصیل می کند، گرایش های ما را اصلاح می کند و موجب رشداعمال صالح می شود. برنامه ای که انس گرفتن با معارف قرآن، مناجات با خداوند، گوشدادن به موعظه سخنرانان مذهبی، مطالعه خاطرات علماء و شهدا، توجه به نوافل ومستحبات و . می تواند در راس آن قرار گیرد.
علامه حسن زاده آملی، نهج الولایه، ص109 :
در خطبه قاصعه كهخطبه پنجاه و هشتم نهج البلاغه است امیرالمؤمنین علیه السلام از خود خبر مى دهد كه : أرى نورالوحى والرسالة و اشم ریح النبوة», و نیز در همان خطبه آمده است كه حضرت نبى صلى الله علیه و آله و سلم به وصى علیه السلام فرمود : انك تسمع ما اسمع و ترى ما أرى الا انك لست بنبى» . على علیه السلام را فضل نبوت نیست ولى به نور ولایت مى شود آنچه را رسول صلى الله علیه و آله و سلمشنیده است و مى بیند آنچه را كه رسول مىبیند .
مسعودى در مروجالذهب از سبط اكبر رسول الله صلى اللهعلیه و آله و سلم امام حسن مجتبى علیه السلام نقل كرده است كه آن جناب پس از شهادت وصى علیه السلام در وصف آن حضرت و رحلت او فرمود : والله لقد قبض فیكم اللیلة رجل ما سبقه الاولون الا بفضل النبوة و لا یدركهالاخرون , الخ این كلام امام مجتبى علیه السلام است كه احدى از پیشینیان یعنى انبیاء و اوصیاء واولیاء بر او سبقت نگرفته اند مگر به فضلنبوت . .
بلكه مرحوم بحرانى درتفسیر برهان ضمن آیه كریمه و لما جاء موسىلمیقاتنا و كلمه ربه» از صادق آلمحمد علیه السلام نقل كرده است كه : و أدنىمعرفة الامام انه عدل النبى الادرجة النبوة و وارثه و ان طاعته طاعة الله و طاعةرسوله» پس این كلام كامل دوحه شجرهخاتم صلى الله علیه و آله و سلم مفتاحى براى فتح ابواب حجت وامامت كافى و بحار و عوالم و غیرها باشدكه ولى را فضل نبوت نباشد ولى به حسبولایتش اعلم و افضل از نبى باشد .
عاشورا و محرم فقطعزاداری نیست یک مکتب و یک فکر و یک عقیده است که در مذهب ماست. فرهنگ غرب پولدارد و لذت دارد و رسانه در اختیار دارد و . اما عاشورا ندارد. تفکر عاشوراییندارد. دلیل بقاء ما در مقابل هجمه غرب این تفکر عاشورایی است و این تفکر اگر بهدنیا صادر شود، نه تنها بیداری اسلامی تغییر در خاورمیانه بلکه تمام دنیا را تکانخواهد داد. محرم را منحصر در عزاداری نیست و نباید منحصر در عزاداری دانسته شودبلکه باید مکتب و پیام عاشورا را درک کرد و زنده نگه داشت.
تفسیر عیاشی،
ج2، ص208 :
عن أبی عبد
الله ع قال تفكر
ساعة خیر من عبادة سنة
بحار الانوار،
ج66، ص293 :
و فی الحدیث تفكر ساعة خیر
من عبادة ستین سنة
چه تفکری است که
لحظه ای از آن ارزشش از نماز و روزه یک سال یا 60 سال بهتر است؟
تفکر در این که
کجا سرمایه گذاری کنم یا چه کار کنم مشهور بشوم! روشن است که این تفکرها مراد نیست
و عبادت از این تفکرها ارزش بالاتری دارد. عبادت باعث قرب به خداوند -تبارک
و تعالی-
است، آن تفکری از عبادت بالاتر است که قرب بیشتر را به همراه داشته باشد.
از آیات و
روایات و کلمات علماء می توان فهمید که مراد تفکر و تحقیق در اصول دین و معارف
اصلی اسلام است؛ مثل صفات باری تعالی، افعال، نعمتها و آیات خداوند-تبارک
و تعالی-،
اوصاف اولیاء الله و وجودات مقدس معصومین -علیهم الصلاه و السلام-، تفکر در معاد،
اهمیت قیامت و بی ارزشی دنیا (کافی، ج2، ص54).
تجربه هم اهمیت
این تفکر را نتیجه می دهد؛ چرا که گاهی یک هفته نماز می خوانیم اما وقتی که شخصی
از خدا و اهل بیت -ع- و قیامت برای ما سخن می گوید و به فکر فرو می رویم، می یابیم
تاثیر روحی عمیقی بر ما می گذارد که بیش از تاثیر یک هفته سجده و رکوع بدون حضور
قلب و تامّل است. تامل در آیات الهی و توجه به این سخنان انگیزه و تلاش ما را برای
رسیدن به قرب خدا افزایش می دهد.
کسی که به دنبال
تهذیب نفس است، برای این تفکّر و تامّل در مورد باری تعالی، وجودات مقدس معصومین
-ع- و آخرت باید برنامه ریزی کند و وقت بگذارد.
این تفکر، موجب
افزایش معرفت می شود و افزایش معرفت -با رفع موانع-، افزایش ایمان را به همراه
خواهد داشت و افزایش ایمان، انسان را به ذکر دائمی نزدیک می کند.
هیچ چیز ارزش یک
لحظه غفلت از باری تعالی را ندارد.
سوال این
بود که تفکر در چه اموری از یک سال یا شصت سال عبادات ارزش والاتری دارد. اشاره شد
که تفکر در صفات باری تعالی، صفات وجودات مقدس معصومین -علیهم الصلاه و السلام- و اولیاء
الله و تفکّر در قیامت و معاد بسیار اثرگذار است.
در همین
راستا آیات شریفه قرآن توصیه به تفکر در نعمتهای الهی و هدف خلقت می کنند.
تفکر در نعمتهای الهی :
که در سوره
مبارکه روم، آیه شریفه 24، در سوره مبارکه نحل، آیه شریفه 68 و 69 و دیگر آیات به
آن اشاره شده است.
نعمت سلامتی،
نعمت اعضای بدن، نعمت عقل، نعمت خانواده و اقوام، نعمت ایمان، نعمت شناخت خدا،
نعمت شناخت اهل بیت ع و . . وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لا تُحْصُوها
إِنَّ اللَّهَ لَغَفُورٌ رَحیم» (سوره مبارکه نحل، آیه شریفه ).
تفکر در
نعمتهای الهی جلوه جمال، زیبایی و رحمت الهی را بیشتر به ما نشان می دهد و گرایش
قلبی ما را به شکرگزاری و عشق ورزی به خداوند -تبارک و تعالی- افزایش می دهد.
تفکر در هدف خلقت :
سوره مبارکه آل عمران :
إِنَّ
فی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ لَآیاتٍ
لِأُولِی الْأَلْبابِ (190) الَّذینَ یَذْكُرُونَ اللَّهَ قِیاماً وَ قُعُوداً وَ عَلى
جُنُوبِهِمْ وَ یَتَفَكَّرُونَ فی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما
خَلَقْتَ هذا باطِلاً سُبْحانَكَ فَقِنا عَذابَ النَّار
مسلماً
در آفرینش آسمانها و زمین، و آمد و رفت شب و روز، نشانههاى (روشنى) براى خردمندان
است. (190) همانها كه خدا را در حال ایستاده و نشسته، و آن گاه كه بر پهلو
خوابیدهاند، یاد مىكنند؛ و در اسرار آفرینش آسمانها و زمین مىاندیشند؛ (و
مىگویند:) بار الها! اینها را بیهوده نیافریدهاى! منزهى تو! ما را از عذاب آتش،
نگاه دار!
آفرینش همه
هستی مقدمه و برای خلقت انسان است. هُوَ الَّذی خَلَقَ لَكُمْ ما فِی الْأَرْضِ
جَمیعا». او خدایى است كه همه آنچه را (از نعمتها) در زمین وجود دارد، براى شما
آفرید. (سوره مبارکه بقره، آیه شریفه 29).
هدف خلقت،
طیّ اختیاری مسیر تکامل به سوی قرب الهی است که با عبودیت حاصل می شود. وَ ما
خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُون» (سوره مبارکه ذاریات، آیه
شریفه 56).
عَنْ أَبِی
عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ: إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ.
اللَّیْلَةُ فَاطِمَةُ وَ الْقَدْرُ اللَّهُ فَمَنْ عَرَفَ فَاطِمَةَ حَقَّ
مَعْرِفَتِهَا فَقَدْ أَدْرَكَ لَیْلَةَ الْقَدْر.
چند کلمه ای در بیان ارتباط حضرت فاطمه س و
شب قدر :
1. شب قدر، ظرف نزول قرآن است: إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیلَةِ الْقَدْرِ».
معارف و حقایق
قرآن مادی نیست و نزول قرآن هم مادی نیست. نزول معنوی است و از جایگاه معنوی به جایگاه
معنوی دیگری نزول کرده است.
نزول مستم
ابتدای عالی و انتهای مادون است. ابتدای عالی، ذات باری تعالی که مجمع جمیع اسماء
و صفات کمالی است و انتهای مادون وجودی است که قابلیت دریافت این حقایق و معارف را
به شکل تامّ داشته باشد.
این قابلیت
تنها در انسان کامل وجود دارد؛ چرا که تنها انسان کامل مظهر اوصاف کمالی الهی به
شکل تام است و می تواند ظرف قرآن به شکل تام باشد.
در کتاب تاویل
الآیات، ص۷۹۴ از لسان مبارک حضرت رسول ص خطاب به حضرت امیر ع آمده است : یَا
أَخِی وَ وَصِیِّی وَ وَلِیَّ أُمَّتِی بَعْدِی وَ حَرْبَ أَعْدَائِی إِلَى
یَوْمِ یُبْعَثُونَ هَذِهِ السُّورَةُ لَكَ مِنْ بَعْدِی وَ لِوُلْدِكَ مِنْ
بَعْدِك.
ظرف و مظروف
مادی، هیچ گاه با هم متحد نمی شوند. برای مثال آب که مظروف و کوزه ظرف است، تا ابد
اگر این نسبت را حفظ کنند، نه کوزه آب می شود و نه آب، کوزه و همین طور است در
دیگر موارد از انواع ظرف ها و مظروف های مادی.
اما در امور
معنوی این گونه نیست؛ ظرف معنوی حقیقتی است که پذیرای امور معنوی و دریافت کننده
حقایق ملکوتی است. این حقیقت، با آنچه می پذیرد و قبول می کند، وحدت یافته و یکی
می شود. بنابراین حقیقتی که محل نزول قرآن است و حقایق آن را قبول کرده و ظرف قرآن
شده است، با آن یکی می شود و قرآن ناطق می گردد. لذا به ذوات مقدس معصومین ع قرآن
ناطق اطلاق می شود.
در میان انسان
های کاملی که حقایق قرآن در آنها تجلی یافته است، برای حضرت فاطمه س امتیاز ویژه
ای است. این ویژگی از این روایات قابل استفاده است :
عوالم العلوم
، ج۱۱، قسم ۲، ص۱۰۳۰ :
فی حدیث منسوب
إلى العسكری علیه السّلام قال: نحن حجج اللّه على خلقه، و جدّتنا فاطمة حجة اللّه
علینا.
غیبت شیخ طوسی
در روایت از حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، ص۲۸۶ :
وَ فِی ابْنَةِ
رَسُولِ اللَّهِ ص لِی أُسْوَةٌ حَسَنَة.
درباره این سایت